حی علی الجهاد

(وَیَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ )

حی علی الجهاد

(وَیَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ )

مجاهدین دلیر غزه: نشانه های نصرت از جانب پروردگار را مشاهده نمود

 سنی نیوز:شب با سردی شدیدش بر ایشان سنگینی می کند، آنها در کمین گاههای خویش منتظر فرصت هستند تا بر دشمن حمله کنند… تانکهای دشمن جلو روی ایشان مانند حیوانات وحشی صف کشیده اند … دست های مجاهدین با تضرع بسوی آسمان بالا می رود: پروردگارا! نصرت خویش را بر ما نازل فرما، باد را (برای شکست دشمن) به حرکت در بیاور، سربازان جانفدای خویش را ثابت قدم نگهدار، دشمن را تو خود شکست بده...

سنی نیوز:شب با سردی شدیدش بر ایشان سنگینی می کند، آنها در کمین گاههای خویش منتظر فرصت هستند تا بر دشمن حمله کنند… تانکهای دشمن جلو روی ایشان مانند حیوانات وحشی صف کشیده اند … دست های مجاهدین با تضرع بسوی آسمان بالا می رود: پروردگارا! نصرت خویش را بر ما نازل فرما، باد را (برای شکست دشمن) به حرکت در بیاور، سربازان جانفدای خویش را ثابت قدم نگهدار، دشمن را تو خود شکست بده.

———————————————-مجاهدین دلیر غزه: نشانه های نصرت از جانب پروردگار را مشاهده نمودیم شب با سردی شدیدش بر ایشان سنگینی می کند، آنها در کمین گاههای خویش منتظر فرصت هستند تا بر دشمن حمله کنند… تانکهای دشمن جلو روی ایشان مانند حیوانات وحشی صف کشیده اند … دست های مجاهدین با تضرع بسوی آسمان بالا می رود: پروردگارا! نصرت خویش را بر ما نازل فرما، باد را (برای شکست دشمن) به حرکت در بیاور، سربازان جانفدای خویش را ثابت قدم نگهدار، دشمن را تو خود شکست بده.
از چشمانی که با نگاههای آتشبار خویش یهودیان را ترسانده است اشک جاری می شود، و جسمهایی که در مقابل بلدوزر ها و تانک های دشمن ثابت قدم ایستاده است از شدت گریه و خشوع به لرزه در می آید؛ در این هنگام زمین به آسمان متصل شده و دعا استجابت پیدا می کند.
ابو عبیده یکی از فرماندهان مقاومت جهادی در شرق قریه ی زیتون در شهر غزه برای اسلام انلاین.نت گفت: من و عدّه ای از مجاهدین منتظر فرصت مناسب برای نزدیک شدن به تانکهای دشمن بودیم، دعا می کردیم الله متعال مقدمات کار را برای ما آماده سازد، و برای ما لشکری از آسمان بفرستد که ما را کمک کند.
نا گهان و بدون هیچ مقدمه ای مه (تاریکی) غلیظی منطقه ای که ما در آن قرار داشتیم را فرا گرفت.
ابو عبیده در حالی که از شدت تأثیر صدایش می لرزید ادامه داد: پس از فرود آمدن مه توانستیم به آسانی بین دهها تانک داخل شده و مین های از پیش تهیه شده را در نزدیکی آنها بکاریم، و بدون اینکه هواپیما های جاسوسی دشمن که بر فراز ما می گشتند و یا سربازان یهودی که اطراف تانکها گشت زنی می کردند متوجه ما شوند توانستیم به یاری خدا به سلامتی نزد دوستان خویش بر گردیم، در این هنگام تاریکی از بین رفته و روز روشن شد.
او در حالیکه نشانه های نصرت بر چهره ی او نمودار بود گفت: مین ها در زیر تانکها منفجر شده و بیش از پنج سرباز پیاده ی دشمن کشته شده و دهها تن دیگر مجروح گردیدند.
در حالیکه هواپیما های رژیم اشغالگر صهیونیستی مرگ را بر آسمان غزه به ارمغان آورده بودند، و همزمان تانکها از خشکی و قایقای جنگی از داخل دریا بر غزه بمب می ریختند؛ تا شب غزه را به جهنم تبدیل کنند، باران بسیار شدیدی بر مناطق مرزی کناره ی غزه شروع به باریدن کرد اما در بقیه ی مناطق از باران خبری نبود.
باران شدید جلو پیشروی نیروهای زمینی اسرائیلی که می خواستند وارد این منطقه شوند را گرفت و مانع از آن شد که بتوانند در مناطق مسکونی داخل شوند، و هم چنین در همین حال هواپیما های دشمن برای چند ساعت نتوانستند به پرواز های خویش ادامه بدهند و مقاومت را در هم بشکنند که در نتیجه مجاهدین فرصت آزادی انتقال پیدا کرده و برای نیروهایی که قصد داخل شدن به مناطق مسکونی را داشتند کمین های لازم را گرفتند.  بــرکــات جــهــاد

مصطفی المنتصر بالله که در کناره های دریای غزه سکونت دارد، او را هواپیما ها از هوا و تانکهایی که از خانه ی او فقط یک کیلومتر فاصله دارند محاصره می نمایند، و در همین حال برجهای دریائی دشمن نیز هر جنبنده در کنار دریا را مورد هدف قرار می دهند، باتری تلفن همراه او خالی است و یکی از مجاهدین نزد او می آید و موبایل می خواهد و در این هنگام…
آقای مصطفی تعجب کنان به گزارشگر اسلام أون لاین.نت گفت: سبحان الله! باتری موبایل من اصلا شارژ نداشت، و برق خانه به سبب محاصره ی ظالمانه ی اخیر متجاوزین اسرائیلی قطع شده بود. یکی از برادران مجاهد در پهلوی منزل از من خواست موبایل خود را در اختیار او بگذارم؛ زیرا کار ضروری داشت.
من برای او گفتم: حتی یک کلمه نمی توان صحبت کرد، باتری موبایل اصلا شارژ ندارد.
او همچنان حیرت زده ادامه داد: برادر مجاهد به مجرد اینکه موبایل را در دست خویش گرفت، باتری موبایل کاملا شارژ شد، او صحبت خویش را تمام کرد، و پس از او من نیز تا چند روز صحبت می کردم.
سبحان الله… !

اینها نشانه های کشیک دادن و جهاد در راه الله و علامات صبر و کامیابی است، خداوند بزرگ ملائکه ی خویش را بر مجاهدین نازل می کند تا ایشان را نصرت دهند و ثابت قدم نگه دارند.
اما پدر یکی از مجاهدین که در مرزهای شمالی شهر غزه مشغول پاسداری از کیان امت اسلامی و ناموس مردم شهید پرور خود بوده می گوید: من رفت و آمد تانکها در اطراف شهر را زیر نظر داشتم و هیچ کس اطراف من نبود، ناگهان صداهایی را شنیدم که تسبیح، ذکر و استغفار می کردند… چند بار کوشش نمودم بدانم صدای چه کسی است، اما به یقین دانستم غیر از سنگها و ماسه ها در اطراف من چیز دیگری نیست و صدای تسبیح از آنها بوده است.
محمود الریفی یکی از افراد “گروههای استشهادی” دو روز کامل در کمین گاه خویش منتظر دشمن بوده و غذایی بجز آب و خرما نداشته است؛ در یک دست او سلاح و در دست دیگرش بیسیم بود که با فرمانده و دوستان خویش در ارتباط بوده است، او با شوق فراوان انتظار رویاروئی با دشمن را می کشیده است، زبانش به ذکر خداوند مشغول بوده و دعا می کرده که الله بزرگ او را در مقابله با دشمن اشغالگر ثابت قدم نگه دارد.
و بعد از دو روز انتظار در خندقی که دو متر مساحت داشته، ایشان توانست با گروهی از ارتشیان بر کوه الریس روبرو شود و تنها با آنها بجنگد.
او که فقط یک سلاح داشت دو اسرائیلی را بقتل رسانید.
یکی از فرماندهان گردانهای قسام در ادامه ی این خبر گفت: الریفی توانست همچنان یک سرباز اسرائیلی را اسیر نماید، و آن سرباز را بر پشت خود حمل نموده بطرف مجاهدین میامد که هیلی کوپتر های دشمن از بالا با راکت او را مورد هدف قرار دادند که ریفی و سرباز اسرائیلی هر دو مورد اصابت قرار گرفتند.
فرمانده ی قسامی گفت: سربازان اسرائیلی که با ریفی روبرو شده بودند بطور فجیعی فرار می کردند که گویا ملائکه ایشان را دنبال می کنند.

پایداری با دعاهای شب

در زیر زمین های ویران، پشت دیوار های شکسته، در شدت سرما و زیر بمبارانهای شدید دشمن صهیونیستی اهالی غزه؛ این رمز عزت مسلمانها در تاریکی شب مشغول نماز تهجد و استغفار هستند و برای مجاهدین قهرمان از صمیم قلب دعاء می کنند که خداوند متعال ایشان را ثابت قدم نگاه دارد.
این حدیث رسول خدا صلی الله علیه وسلم در ذهن پیرمردان، زنها، اطفال و مجروحین تکرار می شود آنگاه که برای اصحاب خویش در غزوه ی تبوک فرمودند:
در مدینه کسانی هستند هر قدم که شما بر می دارید و از هر وادی که شما می گذرید آنها نیز در ثواب با شما شریک هستند. گفتند: یا رسول الله! آنها که در مدینه اند و فعلا در جنگ با ما نیستند؟!
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وسلم فرمودند: عذر مانع از این شده که با شما بیایند (ورنه دوست داشتند که در جهاد باشند).
خانواده ی ابو ولید شب خویش را به دعا و استغفار می گذرانند، بمبها و موشک های اسرائیلی خواب را از یاد آنها برده است.
ابو ولید برای اسلام آن لاین.نت گفت: هر شب همه ی افراد خانواده را گرد می آورم، نماز شب (تهجد) می خوانیم و به حضور پروردگار دعا می کنیم که مجاهدین را ثابت قدم نگه دارد، ما بغیر از دعا کار دیگری نمی توانیم انجام دهیم، فرزندان ما در صحنه ی کارزار مقاومت می کنند، و ما با سلاح دعا و پناه آوردن به درگاه رب کریم مقاومت می کنیم؛ این دعاها تیرهای شب هستند.
مادر محمد یوسف برای اسلام آن لاین.نت گفت: هر شب چندین بار با صدای بمب ها و موشک های یهودیان بیدار میشوم و این سوره ی مبارکه را تلاوت می کنم:
“ألم تر کیف فعل ربک بأصحاب الفیل ألم یجعل کیدهم فی تضلیل وأرسل علیهم طیرا أبابیل ترمیهم بحجارة من سجیل فجعلهم کعصف مأکول”
به نام خداوند بخشنده مهربان‏

آیا ندیدى پروردگارت با فیل سواران [لشکر ابرهه که براى نابودى کعبه آمده بودند] چه کرد؟! (۱)
آیا نقشه آنها را در ضلالت و تباهى قرار نداد؟! (۲)
و بر سر آنها پرندگانى را گروه گروه فرستاد، (۳)
که با سنگهاى کوچکى آنان را هدف قرار مى‏دادند (۴)
سرانجام آنها را همچون کاه خورده‏شده (و متلاشى) قرار داد! (۵)
او اضافه کرد: خداوند از مجاهدین حمایت می کند و لشکر خویش را به شکل پرنده های ابابیل، باران و مه بر دشمن نازل می کند، چشمهای دشمن را از دیدن مجاهدین کور می نماید، کید شان را بر خودشان بر گردانیده و ایشان را نیست و نابود خواهد کرد.
او با چشمهای اشک آلود ادامه داد: فرزندان من هر شب برای شبیخون و کشیک دادن از خانه بیرون می شوند و من شب هنگام نماز خوانده و دعاء می کنم که خداوند پشت و پناهشان باشد و تیرهای آنها را به هدف بنشاند، نصرت خداوندی بغیر از صبر و بردباری بدست نمی آید.
اُم سمیر غزال؛ مادر یکی از شهدای تجاوز اخیر اسرائیل بر غزه گفت: الحمد لله، من در هر حالت شکر خدا را بجا می آورم، و خداوند بنده ی مؤمن خود را آزمایش می کند.
من فرزند خود را از دست داده ام، و بعضی اینجا هستند که همه فرزندان خویش را از دست داده اند، من ثواب مصیبت وارده بر خود را از خداوند می خواهم “إنا لله وإنا إلیه راجعون”.
او در حالی که مصمم بنظر می رسید ادامه داد: فرزندان ما شهدایی هستند که در بهشت برین لذت می برند و امید وارم فرزندم در روز قیامت من را شفاعت کند تا در جنت با هم باشیم، آنگاه که خبر شهادت او را شنیدم خدا را سپاس گفته و سجده ی شکر بجا آوردم؛ چرا که الله متعال بلند ترین درجات جنت را برای فرزند من بخشیده است.
اما ابوعاهد امام مسجد نور در قریه ی شیخ رضوان برای اسلام أون لاین.نت گفت: مسجد ما مورد اصابت سه موشک قرار گرفت؛ مسجد بطور کامل ویران شد حتی که سنگی بر سنگ دیگر باقی نماند، اما مصاحف (قرآن ها) همان طوری که بودند بر حال خویش باقی ماندند، سبحان الله! خداوند کتاب خویش را حفظ نمود.
او ادامه داد: ما بعضی قرآن ها را دیدیم بر آیه های نصرت و صبر باز بودند، مثل این آیه ی شریفه:
“ولنبلونکم بشیئ من الخوف والجوع ونقص من الاموال والانفس والثمرات وبشر الصابرین* الذین إذا اصابتهم مصیبة قالوا إنا لله وإنا إلیه راجعون”.

منبع :اسلام انلاین
ترجمه ،پایگاه اطلاع رسانی اهل سنت “سنی نیوز”

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد